بهاریه ۱۳۹۵

به نام پدر… / امید خاکپورنیا

دنیای تبلیغات – بهاریه- امید خاکپور نیا- وقتی صحبت از بهار و سال نو می‌شود، ناخودآگاه یاد پدرم می‌افتم که اکنون ده سال گذشته که دیگر کنارم نیست. نوروز سال ۱۳۸۵، آخرین بهاری بود که او را داشتم. یکی دو ماه از شروع بیماری‌اش می‌گذشت. تقریبا حال همه‌ خانواده خراب بود و شبانه‌روز نگران احوالش بودیم. دکترها او را جواب کرده بودند. مدام با خودم فکر می‌کردم یعنی بهار سال آینده، پدرم زنده نیست؟ و این تصویر مرا آزار می‌داد.

نوروز آن سال، همزمان در حال تدوین دو برنامه‌ تلویزیونی بودم که هر روز از شبکه‌ سه و شبکه‌ تهران پخش می‌شدند. جالب آنکه هر دو برنامه طنز بودند و این با واقعیت درونی زندگی من، در تناقض دردناکی بود؛ یکی از برنامه‌ها «طنز سه، نقد سه» بود به تهیه‌کنندگی سیدمجید موسویان و دیگری «قصه‌های تهرانی» به کارگردانی امیرحسین قهرایی. شاید هیچ‌وقت تا آن اندازه از تدوین کاری آزار ندیدم. هر روز صبح وارد استودیوی مونتاژ می‌شدم و تا غروب، یکی از برنامه‌ها را مونتاژ می‌کردم و تحویل می‌دادم و غروب هم تا به خانه می‌رسیدم، مجموعه‌ دیگر را تدوین می‌کردم تا نیمه‌شب.

آن روزها خیلی دوست داشتم اوقات بیشتری را با پدرم بگذرانم، ولی تعهدی که به کار داشتم مانع از انجام آن می‌شد. در آن ایام فقط یک‌بار توانستم پدرم را ببینم و آن هم روز دوم عید بود. در نهایت پدرم شش ماه بعد درگذشت. حسرت دیدارهای انجام نشده‌ آن عید، همچنان با من باقی مانده که نتوانستم بهاری دیگر را با پدرم تجربه کنم، ولی تصویر او از عیدهای گذشته، همچنان با من است؛ لبخند صمیمانه و صدای آشنایش که عید را تبریک می‌گفت و اسکناس‌های نوئی که با شوق، عیدی می‌داد.

احمدرضا احمدیِ عزیز در جایی گفته است؛ «بهار با حضور و با یاد دیگرانی که “محب‌اند” و “دوست”، بهار است…» و بهار برای من با یاد پدرم، همیشه بهار است… بهاران بر همه مبارک.

 

امید خاکپورنیا- کارگردان و تدوینگر

عضو هیات تحریریه دنیای تبلیغات

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: 0 میانگین: 0]

امید خاکپورنیا

کارگردان، نويسنده و تدوينگر تيزر هاي تبليغاتي

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا