دنیای تبلیغات- آزاده تاج علی- با گذشت چهارمین روز از ماه مبارک رمضان، همچنان تبلیغات تکراری با نشان هلال ماه، مردم را از همه طرف احاطه کردهاست و به نظر میرسد اگر این نماد را از برندهای ایرانی بگیرند، ۹۹ درصدشان لب بسته و کاندیدای روزه تبلیغات شوند؛ روزهای که بر اساس آداب آن، برندها با آغاز ماه رمضان مجبور به افزایش تصاویر ماهِ باریک در بزرگراهها، تیزرها و بنرهای خود نیستند و میتوانند با آرامش گوشهای استراحت کنند تا افطار برسد.
حال این پرسش مطرح میشود که افطار و سحر در این نوع روزه داری چه زمانیست و چرا باید بدان تن داد؟ باید گفت که آیین روزهداری با هدف تمرین برای شکیبایی و مبارزه با نفس تعریف میشود که میتوان در حوزههای بسیاری توسط اشخاص یا گروههای مختلف انجام شود. گاهی در متون دینی به روزه سکوت حضرت مریم(س) برمی خوریم و گاهی در کرامات برخی انسانها با روزه غیبت روبهرو میشویم: لب بستن از هر گونه سخن یا دم فروبستن از هر گونه بدگویی. پس روزهداری فقط امساک از خوردن و آشامیدن نیست و اگر مفهوم ارزشمند آن را به فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعیِ طیفهای مختلف وارد کنیم بیشک نتایج بسیار ارزشمندی عایدمان می شود؛ نتایجی همچون وارستگی و احساس بینیازی از وسوسههای روزمره؛ چیزی شبیه لحظه زیبای کشیدهشدنِ هجاهای بلند الله اکبر پس از فراز و فرود ربنای شجریان. لحظه ای که میدانیم پس از پرهیز از کارهای ممنوع، به آنی رسیدیم که باید میرسیدیم.
بنابراین پیشنهاد، در رویکرد اقتصادی، هنگامی که در تیم ایده پردازی خود یا پیمانکاران خود به فقر ایده های خاص و تاثیرگذار میرسیم، در هر ماه از سال، بهتر است لب از تبلیغ ببندیم و نیت روزه تبلیغات کنیم. این موضوع البته سال هاست که در ایران با ماه مبارک رمضان همزمان میشود؛ یعنی با وجود اینکه مدیران عامل در اواخر ماه شعبان میدانند که تصاویر خروجی دفتر مدیرروابط عمومی شان برای تبلیغات ماه رمضان همگی کپی و کلیشه است، به هزینههای هنگفتِ تبلیغ، آن هم با لباسکهنههای دیگران، رضایت میدهند؛ رضایتی که هم معنی با کم سلیقه دانستن مخاطبان یا ناآگاه شمردن آنان به شمار میرود.
به راستی در زمانهای که بیشتر مردم شهرهای بزرگ و کوچک و روستاها به یمن شبکه های مجازی با عصاره نظرسنجی ها درباره تبلیغات مختلف آشنا میشوند چگونه میتوان انتظار داشت که چندین سال پیاپی صرفا به برکت تقلید از کشورهای عربی، برندمان را با فانوس و ماه و گلدسته های تاریک در هنگام غروب شهرها، به خوردِ روزه داران بدهیم؟ آیا بهتر نیست در هر حرکت تبلیغاتی تا زمان گوگلایمیجکردن تصاویر آن توسط یک کارمند معمولی، دندان روی جگر بگذاریم تا مبادا به ورطه تکرار افتاده باشیم؟ بهتر نیست که یک سحر و یک افطار تبلیغی برای خودمان در نظر بگیریم؟ میتوانیم لحظه آگاهی از کارهای اشتباهمان را سحر بدانیم و تا لحظه رسیدن به چارچوب مشخص برای تاثیرگذاریِ مناسبتی، به منزله یک افطار پرطمطراق، صبوری کنیم.
به نظر نمیرسد مسابقهای برای بهتر کشیدن هلال ماه و نشانهای تکراری در بازی با لوگوها و محصولات مختلف در ایران برپا باشد. این فقط یک ماه آموزنده برای تمرین خاص بودن در طول دوازده ماه سال است که اگر برند ما از مفهوم آن عقب بماند، عیدفطرِ خجالت زده ها در انتظارمان خواهد بود.
برای دیدن طرح های رمضان ۹۶ در کانال دنیای تبلیغات #رمضان را جستجو کنید.
با سلام – کاملا موافقم
از زمان پیدایش ، انسان ها پیوسته در حال معرفی هستند ، یا افکار ، عقاید خود را معرفی میکنند یا کالا و خدمات . این معرفی همان چیزی است که امروزه ما آن را تبلیغات می نامیم . تبلیغات مقوله ای جدید نیست بلکه ریشه در زندگی اجتماعی انسان ها دارد ، تبلیغات میکنیم که دیگران را تحت تاثیر خود قرار دهیم و نظر آن ها را جلب کنیم . بعد از انقلاب صنعتی ، بدلیل بالا رفتن حجم تولیدات ، دیگر فروش مقوله راحتی نبود. زیرا بدلیل تولید انبوه، تمایز در بین محصولات تولیدی از میان رفت و بیشتر محصولات، استاندارد و یک شکل شدند ، از دیدگاه مشتری فرقی نمی کرد چه کالا یا خدماتی را استفاده نماید زیرا تمام محصولات موجود یک شکل و با کیفیت و خدمات مشابه ارائه میشد لذا شرکت ها برای ترغیب مشتریان به خرید محصولاتشان روی به تبلیغات آوردند که در آن زمان ، شکل تجاری به خود نگرفته بود و فقط جنبه ی سیاسی – مذهبی داشت و برای متقاعد نمودن افرادی که مورد استفاده ی فکری – عقیدتی قرار می گرفتند به کار می رفت. با تشکیل رادیو و تلویزیون ، این فن کم کم تبدیل به تبلیغات تجاری شد و در صنعت رسانه های عمومی مورد استفاده قرار گرفت و در حال حاضر از روشهای گوناگونی برای آن استفاده می گردد . تبلیغات در ایران ، بعد از سالها بی توجهی و کم اهمیت دادن به ان ، بتدریج رنگ بویی تازه پیدا کرد و تبدیل به جزء اساسی و جدا ناشدنی از استراتژی های بازاریابی و فروش تبدیل شد . جداشدن رشته تبلیغات در سطح دانشگاه ، ایجاد شرکت های بزرگ در صنعت تبلیغات و همچنین به وجود آمدن سایت های تجزیه و تحلیل کننده همچون دنیای تبلیغات خود گواه این مطلب می باشد . تبلیغ راهی مناسب برای آگاهی دادن به مردم و تشویق آنها به خرید کالا یا خدمتی است که نیاز و خواست شان را برطرف می کند. اما در سالهای اخیر متاسفانه شاهد این مسئله هستیم که تبلیغات از اصول و رسالت خود فاصله گرفته است و قدم در راهی گذاشته که عواقب خوبی را نمی توان برای آن متصور شد ، سازمانهای تبلیغ کننده با نگاه غیر استراتژیک، انتظارات غیراصولی ، غیر مشخص بودن هدف تبلیغ و نگاه نوشدارو گونه از تبلیغات ، نگرش جزیره ای ، کم توجهی به وجه منطقی و اخلاقی ، محتواهای بی معنی و بی ارزش ، بی اهمیت تلقی شدن مخاطبین و … تبلیغ می کنند و در آن شعور مخاطب دست کم گرفته می شود ، شرکت های تبلیغاتی بدور از اصول حرفه ای تبلیغات یا اهمیت رسالت تبلیغ ، ناهماهنگی ساختار سازهها و موضوع طرحهای تابلوهای تبلیغاتی به دور از تبلیغات اثربخش بر اساس مراحل چرخه عمر محصول یا بدون توجه به نیاز مصرف کننده یا مخاطبان ، نداشتن علم و دانش تخصصی و سواد رسانه ای ، تبلیغات گنگ و به ظاهر خلاقانه قصد نشان دادن ژست روشنفکری دارند و مردمی که زیر بمباران تبلیغات بی توجه از کنار آن ها می گذرند . تبلیغات این روزهای ما بدور از رسالت اطلاع رسانی ، یادآوری یا معرفی محصول بیشتر قصد به رخ کشیدن تفکر روشنفکرانه آژانس های تبلیغاتی یا سازمانهای تبلیغ کننده به سایر رقبایشان را دارد . حجم زیاد محتوای بی کیفیت و ترکش هایی که امروزه سایه به سایه به حس، روان، نگاه و ذهن ما تلنگر می زند مخاطب را نسبت به تبلیغات بی توجه خواهد کرد و درآینده هزینه های سنگین تری را باید برای جلب توجه مخاطبان پرداخت نمود آیا وقت ان نرسیده است نگاهی تازه به مفهوم تبلیغات بیاندازیم ؟