دنیای تبلیغات- امیرحسین نوریان- اینکه هم ویدیوی آلتون به مناسبت ولنتاین و هم هر دو فاز مایع ظرفشویی دروتو چقدر ایراد دارند مورد بحث این تحلیلی نیست. بلکه مساله این است که در این دو آگهی بد، فارغ از نوع رسانه و صرفا توجه بر نگاه استراتژیک جنسیتیشان، چرا آلتون با رعایت یک نکته استراتژیک و توجه جنسیتی به کارش، آگهی موجه تری است.
در هر دو تبلیغ، کالای مورد بحث مخاطبش خانم خانه است. چه در اجاق گاز و چه در مایع ظرفشویی. در این مساله شکی نیست. هر چند اقایان هم یوزر هر دو هستند اما بصورت دیفالت مخاطب هدف خانم خانه است.
در فاز دوم بیلبورد دورتو، فارغ از اینکه به فاز بهتر اولش اصلا وصل نمی شود، اما در فاز دوم، زن مثل یک قهرمان شاد و خوشحال دارد کیفش را از داشتن اینکه حالا مایع ظرف شویی دورتو دارد نشان می دهد. اصلا به تحلیل بیلبورد و المان هایش قصد ورود ندارم. و اینکه با نمایش تصویر بزرگی از زن قصد در ایجاد جذابیت اما برای کالایی زنانه داشته. اما فارغ از این نگاهِ در اینجا غلط، آنچه دیده می شود تصویر زنی خوشحال است. خوشحال از داشتن مایع ظرفشویی دورتو که بخاطر آن دیگر ظرف هایش بوی تمیزی می دهد و احتمالا زن بواسطه استفاده از آن دیگر با مشکل بودن ظرف هایش مواجه نخواهد شد و خوشحال است و احتمالا مورد تشویق هم قرار خواهد گرفت.
در ویدیوی خیلی ضعیف آلتون اما، امین زندگانی و الیکا عبدالرزاقی قرار است شام بخورند. که به همه ایراد های جدی وارد بر آن هم قصد ورود ندارم. اما در این ویدیو آشپز با همه خرابکاری هایش، مرد قصه است و نقش اول را او بازی می کند. او کار می کند. خدمت ارائه می دهد و به زنی که در همان دیفالت یوزر کالاست، با استفاده از آن به همان خانم خدمت رسانی می کند.
این نکته بسیار مهمی در آگهی های جامعه امروز است که در نگاه جنسیتی به جامعه هدف، چطور با نمایش تضاد با پیش فرضی هایی که زن ها با آن مبارزه می کنند و برایشان چالش است، اتفاقا خانم های مخاطب نسبت به محصول، به عنوان تصمیم گیرنده خرید آن کالا حال بهتری پیدا می کنند.
فکر کنید در همین دورتو، اتفاقا بجای زن خوشحال، مردی خوشحال صاحب این مایع ظرف شویی شده بود. و حس زن های بیننده و مخاطب به محصول بصورت ناخود آگاه به شدت بیشتر می شد. زمین بازی، تبلیغات است و این نکته بسیار مهم است. اتفاقا همان طنز ناشی از تضاد با پیش فرض، به شدت برای محصول کار می کرد.
آلتون اما در ویدیوی خیلی بدش، این را رعایت کرده. که زن، که مخاطب محصول است و مصرف کننده آن بجای نمایشش در مقام یوزر محصول، مثل ملکه می نشیند و مرد قصه از محصول موردتبلیغ استفاده کرده. این نکته در لایه استراتژیک نکته مهم و جدی است که در بازی بیرحم تبلیغات نقشی جدی بازی می کند. مخصوصا وقتی مخاطب اصلی خانم ها هستند و بجای نمایششان در مقام کسی که قرار است کار کند و خدمت دهد، از خدمتی که خواهد گرفت به واسطه همان محصول مخصوصا از جنس مخالفش لذت ببرد.
